هزار و صد و هفتاد و پنج سال است که زمین از وجودش گرم میشود.
هزار و صد و هفتاد و پنج سال است که زمین و زمان و مخلوقات به یمن وجودش روزی میخورند... "بیمنه رزق الورا"
هزار و صد و هفتاد و پنج سال است که زمین هراسان و دل آشوب به دورش می چرخد و اورا نمییابد
هزار و صد و هفتاد و پنج سال است که چشم زمین بر رکن یمانی خیره مانده و کعبه را ناظر است...
هزار و صد و هفتاد و پنجاه سال است که پدر بزرگها به نوه هاشان می سپارند تا سلامشان را به او برسانند...
هزار و صد و هفتاد و پنج سال است که در پی سیصد و سیزده "مرد" می گردد، در زمینی که برهوت انسانیت شده...!
امام زمان
هزار و صدو هفتاد و پنج سال است که زخم تیغ جلادان...از آل بنی عباس گرفته تا آل سعود و آل خلیفه و آل نهیان بر پیکره زمین نشسته ... و تحمل کرده به امید او
و در این هزار و صد و هفتاد و پنج سال همه از غم فراغش سوختند و رفتند ، مگر زمین!
بیا... دارد دیر می شود...اگر نیایی ما هم میسوزیم در فراغت...بیا